راهکارهایی برای رفع تنهایی...
نوشته شده توسط : عارف

راه هایی برای رهایی از احساس تنهایی

یک سؤال خصوصی از شما می پرسم. آیا تا به حال احساس تنهایی کرده اید؟ گاهی اوقات، دنیا محل غریبی برای زندگی می شود. شما خود را در اجتماعی میبینید که دور و برتان را انسان نماها پر کرده اند. و با وجود این همه آدم، شما از درون احساس خالی بودن می کنید و متوجه می شوید که واقعاً تنهایید.

با فهمیدن این نکته حس غریبی به شما دست می دهد.در آن لحظه احساس پوچی و بیهودگی بر شما مستولی می شود و سرتاپایتان شروع به لرزیدن می کند. این همه آدم دور و برتان، با این احساس تنهایی و پوچی، تضاد شدید دارد.

 

خودتان را از این مهلکه بیرون بکشید. چرا وقتی می توانید با این احساسات ناراحتی و بیهودگی مبارزه کنید، به سراغ تنهایی بروید؟
با تشخیص ریشه تنهایتان می توانید آن را از بین ببرید. تنهایی با دردهای روحی شدید همراه است و اگر شما این دردها را تجربه می کنید، باید برای رفع این مشکلات قدم بردارید. این مقاله می تواند کمک خوبی برای شما باشد تا با دیو تنهایی درونتان بجنگید و او را شکست دهید.

پذیرش
این قدم اول است. با سرپوش گذاشتن، پنهان کردن و انکار این وضعیت فقط وضع خودتان را بدتر می کنید. در قدم اول باید بپذیرید که در زندگی خود احساس تنهایی و پوچی می کنید تا با استفاده از روش های مناسب و مفید این تنهایی را از بین ببرید.

انتخاب
این انتخاب خودتان بوده که تنها باشید. زندگی انتخاب های مختلفی را پیش روی ما قرار می دهد، تنها بودن یا شاد و خوشبخت بودن هم جزء این انتخاب ها هستند. احتمالاً به خاطر شیوه زندگیتان دچار این مشکل شده اید. پس چه خوب است که فعالیت های روزانه تان را بازبینی کنید.
فعالیت های خسته کننده و حوصله سربرنده ای که در طول روز انجام می دهید را کنار بگذارید. یک گوشه نشستن و بیکار بودن خود موجب تنهایی می شود. البته ممکن است شما فرد آرامش طلبی باشید و از جمع چندان خوشتان نیاید، اما این آرامش طلبی فقط زمانی شما را دچار مشکل می کند که در این لحظات شروع به فکر کردن در مورد مسائل ناراحت کننده کنید.

حال و هوای اتاقتان را با یک موزیک زیبا و ملایم تغییر دهید. این موسیقی هم آرامش لازم را برای شما فراهم می کند و همچنین نمی گذارد احساس تنهایی کنید. پرده ها را کنار بزنید، بگذارید نور خورشید به درون اتاق بیاید.

تجارب قبلی
زندگی کردن با تجربیات گذشته مثل رد شدن از طرف دیگران یا عدم توجه آنها به شما، می تواند منشاء این ناراحتی و تنهایی باشد. یادتان باشد، چیزی که شده، شده...دیگر نباید غصه گذشته را بخورید.
خلاء عاطفی که به واسطه این تجربیات تلخ ایجاد می شود را میتوان با درسهایی که از این تجربیات گرفته اید پر کنید. اگر در کودکی، عدم توجه والدین را تجربه کرده اید، با توجه بیشتر به فرزندتان آن را اصلاح کنید. با اینکار رابطه تان را با فرزندانتان قوی تر خواهید کرد. اگر خودِ شما به دیگران توجه و محبت کنید، این کار ارزشمند شما قدردانی اطرافیان را نیز برمی انگیزد. وقتی به کسی نیاز پیدا کنید، تنهایی خود به خود از بین می رود.

تنهایی می تواند زائیده فکر تنبل و بیکار باشد. برای انجام کارهای مختلف داوطلب شوید تا هیچگاه فرصت فکر کردن به تنهایی را نداشته باشید. با اینکار هم به دیگران کمک می کنید و هم به خودتان. همچنین فعالیت جسمی باعث بهبود سلامتی نیز می شود.

هنوز هم احساس تنهایی می کنید؟
در رابطه تان با نیروی عالمگیر تجدید نظر کنید. خدا، راه حل تنهایی شماست.  میتوانید از او برای نشان دادن راه به شما و درآمدن از این وضعیت ناراحت کننده یاری بخواهید. با کمک او دیگر تنها نخواهید بود.

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

تنهایی نوعی احساس تهی بودن و خلا درونی است. شما احساس انزوا کرده و از دنیا جدا می‌شوید، از کسانی که دلتان می‌خواست با آنها رابطه داشته باشید، می‌برید. انواع و درجات مختلفی از احساس تنهایی وجود دارد. شاید تنهایی را به صورت یک احساس مبهم از

درست نبودن امور

تجربه کنید. این حالت نوع خفیفی از احساس تهی بودن است. شاید هم تنهایی را به صورت

محرومیت و درد بسیار شدید

تجربه نمائید.



یک نوع از تنهایی به

گم کردن یک شخص خاص

، به دلیل مرگ او را یا دوری‌اش مربوط می‌شود. نوع دیگر تنهایی ناشی از

فقدان تماس با مردم

است، به دلیل اینکه ممکن است واقعا به صورت فیزیکی به خاطر کار در شیفت شب یا اقامت در ساختمانی که مردم به ندرت به آنجا رفت و آمد می‌کنند، از دیگران جدا شده باشید. شما حتی ممکن است از نظر

عاطفی

احساس تنهایی کنید، در حالی که در میان مردم هستید، ولی در برقراری رابطه با آنها دچار مشکل می‌باشید.


احساس تنهایی با تنها بودن صرف متفاوت است.

اینجا ضروری است که تاکید شود احساس تنهایی مساوی با تنها بودن نیست. هر شخصی همیشه زمانی را برای تنها بودن در نظر می‌گیرد. تنهایی ، احساس تنها بودن و غمگین شدن به خاطر آن است و البته همه ما گاهی احساس تنهایی می‌کنیم. فقط زمانی که در دام تنهایی گیر می‌افتیم، آن تبدیل به یک مشکل واقعی می‌شود.


چطور ممکن است در احساس تنهایی‌مان نقش داشته باشیم.

تنهایی یک احساس انفعالی است. ابقا و تداوم آن ناشی از اجازه منفعلانه ما از یک سو و انجام ندادن هیچ تغییری برای تغییر آن از سوی دیگر است. ما امیدواریم که خودش از بین خواهد رفت و بنابراین هیچ کاری برای رفع آن انجام نمی‌دهم و اجازه می‌دهیم که تنهایی ما را دربرگیرد. شگفت آور اینکه در بعضی موارد حتی ما به این احساس خوش‌آمد می‌گوییم. پذیرفتن تنهایی و غرق شدن در احساسات مرتبط با آن معمولا به احساس

افسردگی

و درماندگی منتهی می‌شود، آن نیز به نوبه خود ، احساس انفعال بیشتر و افسردگی افزونتر منجر می‌گردد.


راههای تغییر احساس تنهایی

احساس تنهایی را شناخته و آن را بیان دارید.

برای متوقف کردن احساس تنهایی ، اول باید بپذیریم که احساس تنهایی می‌کنیم، با اینکه گاهی اوقات پذیرفتن آن خیلی مشکل است. سپس باید احساس تنهای را به شیوه‌ای ابراز داریم. می‌توانیم آن را در

دفتر یادداشت

روزانه بنویسیم، یا از طریق نوشتن یک

نامه تخیلی

به یک دوست یا فامیل تنهایی‌مان را بروز دهیم، از طریق

کشیدن و رنگ کردن یک تصویر

،

آواز خواندن

یا انجام هر کار دیگری که باعث ابراز احساسات درونی‌مان گردد، شامل

صحبت کردن با دیگران

نیز می‌توانیم احساس تنهایی‌مان را بیان داریم.



بیان این احساسات ممکن است به کشف این نکته منجر شود که ما چیزهای زیادی را احساس می‌کنیم که با احساس تنهایی‌مان مرتبط هستند، از قبیل

غمگینی

،

خشم

و ناکامی. ممکن است قادر به شناسایی نواحیی باشیم که این احساسات از آنجاها می‌آیند، یعنی متوجه شویم که چگونه با زندگی ما ارتباط یافته‌اند. به موازات توانایی‌مان در دیدن این ارتباط ، توانایی‌مان در تغییر آنها نیز افزایش می‌یابد.


فعالتر باشید.

بزرگترین تغییر ، البته ، متوقف کردن حالت انفعال و فعال‌تر شدن است. اگر ما کسی را ترک کرده‌ایم، از قبیل والدین ، خانواده یا دوستان ، می‌توانیم به آنها

تلفن

بکنیم،

نامه

بنویسیم و یا به

ملاقات

شان برویم.

صحبت کردن

با یک دوست فهیم نیز به تغییر خلقیات کمک خواهد کرد.



اگر دوست فهیم در دسترس نیست، صحبت با یک معلم یا مشاور می‌تواند نقطه‌ای برای شروع باشد. اگر احساس تنهایی به دلیل مردن شخص مورد علاقه باشد، ابراز اندوه ناشی از فقدان او و یادآوری خاطرت شاد خودمان با وی و توجه به اینکه خاطرات همیشه با ماست، می‌تواند به ما در دور شدن از احساسات تنهایی کمک کند. این الگو را می‌توان در مورد از دست دادن دوستی‌ها و یا روابط عشقی مورد استفاده قرار داد.


در فعالیتها یا باشگاهها شرکت کنید.

شرکت در فعالیت یا باشگاه چندین چیز را می‌تواند به دنبال داشته باشد. شرکت در فعالیتهای لذت بخش ذهن ما را از احساس تنهایی دور می‌گرداند. این فعالیتها از طریق فوق می‌تواند بطور مستقیم خلق ما را تغییر دهند. این اعمال همچنین فرصتی را فراهم می‌کنند تا افرادی دارای علائق مشترک و مشابه را ببینیم و مهارتهای ملاقات با دیگران را در خود افزایش دهیم.



این فعالیتها ، ساختاری را به زندگی ما داده و احساس می‌کنیم که چیزی برای آینده وجود دارد. در بعضی موارد این اثرات خیلی سریع و در مواردی دیگر به کندی بدست می‌آیند. ما واقعا نیاز داریم که خود را مجبور کنیم که به دیدار دیگران رفته، با آنها صحبت کرده و فعالیتهای متعدد را مورد توجه قرار دهیم. قبل از اینکه در رابطه با آنچه که می‌خواهیم انجام دهیم، احساس راحتی داشته باشیم و سپس به مشاهده و پیشرفت بپردازیم.



شاید چیزی که باید از آن خودداری کرد، این باشد که بکوشیم به باشگاه یا یک سازمان یا حتی یک رابطه جدید به این خاطر ملحق شویم که فکر می‌کنیم حال ما را بهتر کرده و یا به شخصی جذاب تبدیل خواهد کرد. راهبرد بهتر این است که در فعالیتها به این خاطر درگیر شویم که آنها قبلا در ما

ایجاد لذت

می‌کرده‌اند و یا اینکه فکر می‌کنیم برایمان خوب خواهند بود. این باعث می‌شود که از انجام فعالیتها با مردم و بودن با مردمی که از این امورات لذت می‌برند، لذت ببریم. همچنین ممکن است دریابیم که بعضی از مردم همانطوری هستند که ما هستیم. یک امتیاز اضافی نیز این است که درمی‌یابیم قادریم، بعضی از فعالیتها و علائق را انتخاب و به تنهایی انجام دهیم، بدون اینکه احساس تنهایی بکنیم.


نتیجه گیری

هر کسی در دوره‌هایی از عمر احساس تنهایی می‌کند. استفاده از پیشنهادهای فوق کمک می‌کند تا با این احساسات بهتر مقابله کنیم. اگر متوجه شدید که در مواجهه با احساس تنهایی‌تان دچار مشکل هستید و لازم است از کمک یک متخصص بهداشت روانی استفاده نمائید. شما می‌توانید برای این منظور به یک مرکز مشاوره و یا یک متخصص مربوط مراجعه نمائید.

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

روشهای رفع تنهایی

**************************************

باید به خاطر داشته باشیم احساس اندوه از تنهایی ممکن است از حالت خفیف و قابل تحمل به حالت شدید منجر شود که نامش افسردگی است. تنهایی وعوارض آن را نیز نمیتوان با انحراف سازهایی مانند مشروبات الکلی ، مواد مخدر و … درمان کرد. کار زیاد ، گردش ، معاشرت بیش از حد، میهمانی دادن و رفتن هم ترفندهای دفاعی روان هستند که برای رفع تنهایی به کار گرفته میشوند ، اما هیچ گاه جای درمان را نمیگیرند . برای جلوگیری از اثرات منفی تنهایی باید آن را ریشه ای درمان کرد. یعنی باید آن را شناخت و اسباب و علتهایش را بررسی و سپس آگاهانه با آ ن برخورد کرد.
اگر توانستید با روشهایی که در این زمینه وجود دارد، از این شکنجه رها شوید ، مطمئن باشید چنان در تقویت احساس امنیت شما موثر خواهد بود که قوه خلاقه ، موفقیت ، کارایی، خوش بینی، سازگاری شما را با انسانهای دیگر چند برابر می کند .

1-عدم توجه به پیشداوریهای غلط :

پیشداوریهای نادرست و بسیاری در ذهن ماست که حاصل فرهنگ غلط یا القائات نادرست والدین است از جمله:
-غریبه ها قابل اعتماد نیستند !
-تا کسی را نشناسی ،با او معاشرت نکن!
- با کسی که هم طبقه ات نیست ، مراوده نداشته باش!
با بدبینی و تردید به دیگران نگاه کردن ، موجب خواهد شد نتوانیم آنها را به آسانی به حریم خود راه بدهیم .برای معاشرت با دیگران لازم نیست اولویتهایی را در نظر بگیرید . همه یکسانند و نباید به طبقه یا صنفشان نگاه کرد، فقط کافی است در لحظه هایی که با انها هستیم ، احساس لذت و نشاط کنیم و حرفی داشته باشیم که به آ نها بزنیم.

2--مبارزه با کم رویی ، تشویش ، خود کم بینی و عدم اعتماد به نفس :

ملاحظه بفرمایید این لنگی ها ی روانی به تنهایی قادرند زندگی شما را دستخوش نابسامانی کنند ، زیرا با عث میشوند انسان در ایجاد رابطه سالم با دیگران پیشقدم نباشند و همواره انتظار داشته باشد دیگران پیشقدم شوند .

3-مهر ورزیدن بدون چشمداشت و اجرا و مزد و پاداش:

زیرا مهر ، مهر می اورد و دوستی و محبت بی ریا ، پاداشی جز مقبولیت در بر نخواهد داشت .

4-داشتن روحیه مثبت ، با نشاط و فعال:

همواره باید از رنجور نمایی ، نق زدن و منفی بافی خود داری کرد ، زیرا باعث کسالت دیگران می شود و آنها را از معاشرت با ما گریزان میکند .

5- عدم توجه به الگوهای غلط فرهنگی :

تنهایی برای مطالعه و اندیشه و خلاقیت لازم است .ولی نباید به وسیله ای برای عدم معاشرت با دیگران تبدیل شود . هر انسانی نیاز دارد دوست بدا رد و دوستش بدارند . این مهم میسر نمیشود مگر از طریق دوستان خوب و یکرنگ که چاره ساز و درمانگر خیلی از درد ها هستند.

6-فراموش کردن خاطره های بد:

خانم تونی ماریسون مینویسد: گاه باید گذشته را پشت سر گذاشت و نجات را نه در یاد اوردی بلکه در فراموشی جست.
مشکل بسیاری از انسانهای منزوی این است که نمی توانند خاطره های تلخی را که از دیگران دارند فراموش کنند . در حالی که باید این اصل را بدیهی بدانید که همواره بین دو انسان می تواند اختلاف نظر پیش بیاید . بنابراین انتقاد یا نظر متضاد دوستی ، نباید چندان بزرگ شود که به خاطره تلخی تبدیل شود .

موفق باشید.
72



:: موضوعات مرتبط: بخوان و بدان , ,
:: بازدید از این مطلب : 571
|
امتیاز مطلب : 54
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : 1 مهر 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: